معنی خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده,, معنی خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفادهپ, معنی ocاf abj، kxاpk abj، ]dx mpaتjاl، ydc rاfg اsتtاbi,, معنی اصطلاح خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده,, معادل خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده,, خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده, چی میشه؟, خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده, یعنی چی؟, خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده, synonym, خراب شدن، مزاحم شدن، چیز وحشتناک، غیر قابل استفاده, definition,